صر حاضر مشکل بیماری ها و معلولیت ها از جمله فلج مغزی،یکی از حادترین مسائل افراد جوامع بشری است. امروزه با افزایش روزافزون جمعیت دنیا ، علیرغم تلاشهای اصولی و عمومی در کاهش میزان تولد کودکانی که واجد محدودیتهای خاصند، کماکان با تعداد بیشماری از این کودکان مواجه هستیم.کودکانی که از زمان تولد و در خلال مراحل رشد و تحول تا بزرگسالی و بالاخره تا زمانیکه زنده هستند ،نیازهای تکاملی و مراقبتی منحصر به فردی دارند ومشکلات عدیده ای برای خانواده و جامعه در این زمینه وجود دارد.خانواده های بسیاری به دلیل داشتن چنین فرزندانی بارعاطفی سنگینی را بر دوش می کشند. هزینه های زیاد پزشکی ، آموزشی ، تربیتی ، تشدید اختلافات شویی، ترس از بچه دار شدن مجدد، احساس گناه و انزوا طلبی از جمله مسائلی است که والدین با آنها روبرو هستند. افراد این خانواده ها برای حل مشکلات خود و کاهش بار فشارهای عاطفی نیاز به کمک و مشاوره دارند. شواهد نشان می دهند که والدین دارای کودکان با ناتوانی رشدی اغلب به گونه ای زیان آور، سطح بالایی از فشار روانی را تجربه می کنند (هندریکس، دمور، آد و ساولبرگ، 2000؛اسمیت، اولیور و اینوسنتی، 2001) نقش والدین به خصوص مادران در درمان و تعلیم وتربیت کودکان عقب مانده ذهنی بسیار حائز اهمیت است (هالاهان و کافمن، ترجمه ماهر،1385).
والدین، به ویژه مادران نه تنها نسبت به فرزند دارای محدودیتهای خاص، واکنش عاطفی نشان می دهند ، بلکه نسبت به نگرش یا واکنش افراد جامعه به افراد دارای ناتواناییهای خاص نیز واکنش عاطفی نشان می دهند. این فشارها اغلب والدین را به کناره گیری از تماس های عادی اجتماعی شان وادار می سازد.والدین، به ویژه مادران بی اختیار گوشه گیر می شوند و به دلیل افزایش این طرد اجتماعی و گوشه گیری ، تمایل به تمرکز دائمی و بیش از حد بر فعالیت های کودک پیدا می کنند. این افزایش توجه و تمرکز به ناتوانایی های کودک، موجب بروز اختلالات و ناراحتی روانی بیشتر والدین می گردد (افروز،1385).فشار روانی وارد بر مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی ،به دلیل استمرار،علاوه بر سلامت جسمی و روحی خود آنها، سلامت و آسایش همسران، فرزندان سالم و نیزفرزند ناتوانشان و در سطحی وسیع تر سلامت و بهداشت روانی کل جامعه را متأثر خواهد ساخت. و این امری است که توجه جدی متخصصان و مسئولان مربوط را می طلبد. لذا همایندی فشار روانی حاصل از داشتن کودک معلول با اختلالات روانشناختی همچون افسردگی و اضطراب و نقش عوامل روانشناختی در کنترل این موارد بر اهمیت این پژوهش می افزاید.
با توجه به اینکه والدین خصوصا مادران بیش از پدران این کودکان به علت اثرات ناشی از حضور کودک فلج مغزی ، از مشکلات متعدد روانی، جسمانی ،اجتماعی و… رنج می برند (فیسمن و ولف،1997).مشاوره ی گروهی با مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی می تواند سطح آگاهی و پذیرش آنها را نسبت به مشکل فرزندشان افزایش دهد، می تواند احساسات و واکنشهایی را که اغلب والدین از خود بروز می دهند، برای آنان روشن سازد و از تنش موجود بین خانواده بکاهد، تعامل بهینه بین والد و فرزند را افزایش داده و تأثیربه سزایی بر سلامت خانواده داشته باشد و با توجه به نیاز سنجی هایی که در این قشر از جامعه صورت گرفته است، آموزش و مشاوره ی خانواده به این والدین، به شیوه ای مدون در ایران مورد بی توجهی قرار گرفته است، در این راستا ،در این پژوهش تأثیر مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی – عاطفی – هیجانی بر تنظیم هیجان و راهبردهای مقابله ای مادران کودکان مبتلا به فلج مغزی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
1-4 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف کلی
مشخص کردن تاثیر مشاوره ی گروهی بارویکردعقلانی– عاطفی– رفتاری بر پاسخهای مقابلهای و تنظیم هیجان شناختی مادران کودکان فلج مغزی می باشد.
1-4-2 اهداف اختصاصی
1- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی خود سرزنشی مادران کودکان فلج مغزی.
2- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری برافزایش استفاده از راهبرد شناختی پذیرش مادران کودکان فلج مغزی.
3- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر کاهش استفاده از راهبرد شناختی نشخوار فکری مادران کودکان فلج مغزی.
4- مشخص کردن اثر بخشی مشاوره ی گروهی با رویکرد عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش استفاده از راهبرد شناختی توجه مجدد مثبت مادران کودکان فلج مغزی.
Rubin & Kevin Kuran
Rose
Thomeson,
Mccubbin
Chen , T.R . and. Tang, C.S.
Witter , D.D.
Cerebral palsy
Hendriks, A .H .C . , DeMoor, J. M. H. , Oud, J.H . L ., and Savelberg. M. H.W.
Smith, T.B., Oliver, M.N.I., and Innocenti, M .S .
Hallahan. D.P. Kauffman, J.
1-4-1 هدف اصلی : هدف اصلی از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی آموزشی برنامه گروهی والدگری مثبت در سلامت روان مادران کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی / نقص توجه درشهرکرمانشاه درسال 1393 است.
اختلال فزون کنشی / نقص توجه : اختلال رشدی از فراخنای توجه به تکانشگری و یا فزون کنشی و نیز رفتارهای قاعده مند است که در آن، این کمبودها به طور قابل ملاحظه ای نامتناسب با سن عقلی کودک است. شروع آن در دوران کودکی است. نشانه ها به طور قابل ملاحظه ای نافذ و موقعیتی هستند. معمولا در طول زمان مزمن یا پایدارند و نتیجه مستقیم تاخیر شدید زبان ، ناشنوایی، نابینایی ، اوتیسم یا روان پریشی دوران کودکی نیستند(آلبرچت ، 1391،نقل ازخدایی ،1392). ویژگی اساسی و مهم این اختلال ، الگوی مداوم بی توجهی یا فزون کنشی – تکانشگری است نسبت به افراد عادی که در همان سطح از رشد قرار دارند، با فراونی و شدت کمتری رخ می دهد (شکوهی یکتا، 1389).
نقص توجه : عبارت است از توجه در برابر محرک های مربوط و نامربوط ، یعنی عدم توجه به محرکهای مربوط و توجه و تمرکز بر روی محرکهای نا مربوط (شکوهی یکتا ،1389).
فزون کنشی : منظور تحرک و بی قراری شدید و یا سطوح بالای تحرک رفتاری ناهدفمند میباشد(شکوهی یکتا ،1389).
تکانشگری : ویژگی اساسی و مهم این اختلال ، غالبا قبل از اینکه سوال تمام شود با عجله پاسخ می گوید. در انتظار نوبت نمی تواند بماند و حرف دیگران را قطع می کند یا مداخله می کند (شکوهی یکتا ،1389).
برنامه والدگری گروهی مثبت : برنامه والدگری گروهی مثبت یکی از انوع برنامه های آموزش مدیریت والدین می باشد که بر اساس مدل یادگیری پاترسون(1982) و توسط ساندرز و همکاران(1999) در دانشگاه کویینزلند در استرالیا ایجاد شده است. این برنامه ، پنج سطح طولی دارد که برای سطوح مختلف حمایتی که والدین نیاز دارند ، طراحی شده است که به وسیله افزایش آگاهی و مهارت و اعتماد به نفس والدین صورت می گیرد (ترنر و ساندرز ، 2006).
سلامت روان : از دیدگاه جهانی مطابق تعریف استانداردی که سازمان جهانی بهداشت (2012)، از سلامتی ارائه کرده است،سلامت عبارتست از :تامین رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی که معنای آن تنها به نبودن بیماری و نقص عضو، محدود نشده بلکه شامل سه محور جسم، روان و جامعه میشود و لذاهرگونه نقص و آسیبی که به هریک از محورهای سه گانه وارد شود، تعادل فرد را بر هم زده و منجر به نبودسلامت میشود(حاتمی وهمکاران،1385).
فرهنگ وبستر سلامتی را وضعیت خوب جسمانی و روحی و بخصوص عاری بودن از درد یا بیماری جسمی میداند. فرهنگ آکسفورد سلامتی را وضعیت عالی جسم و روح و حالتی که اعمال بدن به موقع و مؤثر انجام شود میداند(پارک ،2005).فرهنگ روانپزشکی کمپل این اصطلاح را احساس رضایت وبهبودی روانی وتطابق کافی اجتماعی با موازین مورد قبول هرجامعه تعریف کرده است(پورافکاری،1389).سلامت عمومی دارای 4 مولفه تعیین کننده است و زیر مقیاس های آن عبارتند از : نشانه های بدنی ، اضطراب ، اختلال در عملکرد اجتماعی و افسردگی.
اختلال فزون کنشی – نقص توجه : در پژوهش حاضر به افرادی اطلاق می شود که در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه سه کرمانشاه توسط روان شناس مبتلا به اختلال فزون کنشی/ نقص توجه تشخیص داده شده اند و به آنان خدمات ویژه ارائه می شود .
مادران دارای کودکان فزون کنشی / نقص توجه : در پژوهش حاضر به مادرانی اطلاق می شوند که فرزندان آنها در مدارس مقطع ابتدایی آموزش و پرورش ناحیه سه کرمانشاه ،توسط روان شناس تشخیص اختلال فزون کنشی/ نقص توجه دریافت کرده اند و تحت درمان وآموزش هستند.
برنامه والدگری گروهی مثبت : در پژوهش حاضر اثر بخشی برنامه والدگری گروهی مثبت با آموزش به والدین مورد بررسی قرار می گیرد که شامل 8 جلسه که 6جلسه آن به صورت هفتگی و هر هفته یک جلسه دو ساعته و2 جلسه پیگیری به صورت تلفنی برگزار گردید. محتوای جلسات به طور مفصل در روش اجرا ذکر شده است.
سلامت روان : در پژوهش حاضر به نمرات حاصل از پرسشنامه 28 سوالی سلامت عمومی گلدبرگ که از مادران ، کودکان مبتلا به اختلال فزون کنشی – نقص توجه سنجیده شده بود استناد شد.
Cartwright – Hatton,S.
Attention Deficit/Hyeractivity Disorder(ADHD)
Positive parenting program (3TP) Triple-p
Queensland
Turner
Mental Health
world Health organization(W.H.O)
Webster
Oxford
Park,K.
General Health (GHQ)
درباره این سایت